در کنار دغدغه های روزمره زندگی و اخبار ضد و نقیضی که می خوانیم و می شنویم گاهی با برخی واقعیت های اجتماعی روبه رو می شویم که در عین آگاهی نسبی از آن وقتی بالاخره از فیلتر پنهانکاری می گذرند و به طور رسمی به سمع و نظر مردم می رسند تازه نسبت به موضوع حساس تر می شویم.
خبرهایی که شاید بسیاری بی اعتنا نسبت به آن می گذرند و به طرفة العینی بعد از خواندن،اصل موضوع را به بوته فراموشی می سپرند و تنها تعداد اندکی این گونه خبرها را پیگیری می کنند تا ببینند سرانجام این موضوع چه می شود .شاید حق هم با اکثریت فراموش کنندگان باشد چون آنقدر مسائل مهم تر در جامعه هست که دیگر پرداختن به این دست مقولات که موجب کسب رتبه شاخص استان در کشور شد از اهمیت کمتری برخوردار باشد!
اختصاص رتبه چهارم طلاق به مازندران خبری بود که هفته گذشته از قول عباد اسدی رئیس سازمان جوانان مازندران مطرح شد و از راه اندازی کانون تسهیل ازدواج به نام "پیوند ماندگار جوان" و جشنواره تجلیل از فعالین و خادمین عرصه ازدواج به منظور الگوسازی برای جوانان گفت و گفت که ازدواج می تواند راهگشای انسان معاصر باشد اما به چگونگی آن اشاره ای نکرد!
دلایل افزایش آمار طلاق و فواید ازدواج در ابعاد مختلف را می گذاریم به عهده کارشناسان تا غیر کارشناسی هم حرفی نزده باشیم اما فهم این مسئله که افزایش آمار طلاق در هر جامعه ای به معنی سست شدن نهاد خانواده است و عواقب ناخوشایندی برای اعضای خانواده و جامعه خواهد داشت چیزی نیست که نیاز به اظهار نظر کارشناسی داشته باشد.
اما نکته مهم تری که شاید لازم باشد قبل از هرگونه اظهار نظری به آن توجه شود این است که کاهش آمار ازدواج از رشد سطح آگاهی نسل جوانی خبر می دهد که با فاصله گرفتن از زندگی سنتی برای احقاق حق فردی و اجتماعی تلاش می کنند بنابراین برای این قشر از جامعه نمی توان بدون بینش علمی و آینده نگری برنامه ریزی کرد.
اگر دقیق تر به اوضاع و احوال جامعه نگاه کنیم می بینیم که درک متفاوت افراد از مسائل روزمره زندگی موجب بروز رفتارهای متفاوتی می شود که در جامعه قابل مشاهده است.
ازدواج و طلاق هم از جمله مباحثی است که با توجه به ویژگی های شخصیتی افراد، از شرایط اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و به خصوص اقتصادی کشور تاثیر می پذیرد برای افزایش و کاهش هر یک هم می توان معیارهای بسیاری برشمرد.
حرف اول شرایط مالی!!!
البته نقش کانون هایی تسهیل امر ازدواج و تسهیلات ازدواج و الگوسازی برای جوانان و آموزش آنان را نمی توان نادیده گرفت و از فاکتورهایی چون آموزش گسترده ،تداوم ازدواج،نقش آموزش و پرورش و صدا و سیما هم سرسری گذشت.
نمی خواهیم وارد مقوله اشتغال و مسکن و سطح درآمدی افراد هم بشویم چون کارشناسان در پرداختن به این مسائل ارجع ترند اما در نهیت این شرایط مالی است که حرف اول را می زند اگر بخواهیم نقل قول کارشناسی هم داشته یاشیم مصداق آن گفته جامعه شناسان است که می فرمایند زمانی می توان از خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی و مهمترین سنگ بنای شکل گیری شخصیت افراد نام برد که این نهاد مدنی تحت تاثیر شرایط اقتصادی آسیب پذیر نباشد.
شناخت مشکلات از این دست تنها به این مسائلی که در نگاه اول به ذهن خطور می کند ختم نمی شود بلکه با تحلیل اوضاع اجتماعی کشور قابل شناسایی است درکنار هم قرار دادن چند نفر از نسل جدید و قدیم به عنوان نمونه آماری و گفت و شنود با آنان در خصوص معیارهای زندگیشان آسان ترین راه برای آگاهی از معیارهای متفاوت زندگی و آمال و آرزوهای هر یک(دو نسل)برای برنامه ریزی درست است.
نباید فراموش کرد که جامعه در حال توسعه ایران به شدت در حال نو شدن است و الگوهای جدید زندگی بدون هیچ مانعی شکل می گیرد چه مخالف باشیم چه موافق این یکی از ویژگی های دهکده جهانی و تاثیرات وسایل ارتباطی است که دامنگیر استان تقریبا سنتی ما هم شده است بنابراین نمی توان انتظار داشت با برنامه ریزی کلیشه ای و سطحی که حتی در کوتاه مدت هم حل مشکل نمی کند به آن قشر از افراد جامعه که سرشار از هیجان است و تشنه نوگرایی سمت و سو داد.
پدیده های اجتماعی از این دست دارای ابعاد اجتماعی گسترده ای است تخول در تفکر،شناخت خواسته ها و نیازهای مردم برای زندگی بهتر و تغییر در برنامه های تکراری و ناکارامد می تواند درکاهش این پدیده ها موثر باشد.
ممکن است تشویق به ازدواج با وعده و وعید بتواند باعث افزایش آمار ازدواج در مازندران شود اما مشکلات عدیده پس از ازدواج و نبود راه کارهای حمایتی در جامعه شاید تنها رتبه ای دیگر را برای استان به ارمفان بیاورد.
به هر حال فردا دیر است و اگر معضلات اجتماعی با ملاحظات عمومی به صورت کاربردی نه فقط تئوریک به بحث و بررسی گذاشته نشود چاره اندیشی های آیندگان اگر نگوییم بی فایده که چندان کارساز نخواهد بود.
مریم عبدالهاشم پور